بهمن دانايي- دبیر انجمن صنفی کارخانجات قند و شکر
انسان موجودي است كه مقايسهگري را دوست دارد و همواره علاقهمند بوده است كه پديدههاي گوناگون را كه در پيرامونش قرار دارند با همتاهاي آنها مقايسه كند. بهطور مثال انسان قد، وزن، شكل و لباس و پوشاك خود را در هر سن و مقطعي از عمر خود با قد، وزن، شكل و لباس دوست، همكار، همبازي و همكلاس خود مقايسه ميكند و از اين مقايسههاست كه حركت و جنبش برميخيزد. اين مقايسهگري در ذات و نفس خود مقولهاي شريف و ارزشمند است كه اگر در شرايط مناسب و سالم انجام و فرجام يابد به رقابت و پيشرفت منجر ميشود. اما مقايسه كردن آداب و آيين عرفي، كارشناس و مبنايي دارد و بهقول منطقيون بايد عناصر مقايسهشونده تجانس داشته باشند و گزارهها و پايههاي عناصر تشكيلدهنده مقايسه را بتوان با معيارهاي كارشناسي در يك ظرف قرار داد. مقايسهگري در فعاليتهاي اقتصادي ميان سرزمينها و ملتها و جامعهها و در درون هر جامعه نيز يك كار منطقي و عقلايي است و البته بايد مبناي منطقي و كارشناسي داشته باشد. اما اين مقايسهگري كه ذات شريف و پيشبرندهاي دارد بعضي اوقات با نيتهاي ناسالم و با انگيزههاي بازدارنده ترقي عمومي و بهنفع يك گروه خاص ممكن است انجام يابد كه بايد شناسايي و معرفي شوند. بهطور مثال چندسال پيش بود كه مقايسه ميان «قيمت تمامشده توليد داخلي شكر» و «قيمت تمامشده شكر وارداتي» در دستوركار يك گروه كوچك از مديران مياني قرار گرفت و از همينجا بود كه پايههاي انحرافي در ذهن مقامهاي ارشد دولتهاي نهم و دهم پديدار شد. اين گروه از مديران كه اكنون معلوم ميشود چه بر سر اقتصاد اين مرز و بوم آوردهاند بدون لحاظ كردن شاخصهاي مهمي مثل دستوري يا آزاد بودن سازوكارهاي اقتصادي ايران و كشورهاي صادركننده شكر به ايران، مقايسه نرخ تورم ايران و كشورهاي يادشده و متوسط ميانگين تورم جهاني، آزاد يا حبس بودن نرخ ارزهاي معتبر، ميزان حمايتهاي پيدا و پنهان كشورها از توليد شكر با ايران و... ذهنها را بازي ميدادند. اينگونه شد كه ناگهان داستان تلخ شكر در سال 1385 پديدار و صنعت قديمي شكر به ته دره مرگ نزديك شد. پايداري مديران و صاحبان و سهامداران كارخانههاي قند از يكسو و استواري برخي مديران و نمايندگان مجلس از طرف ديگر شكر را از دره مرگ نجات داد و آينده آن را روشن كرد.
وقتي دولت يازدهم بر سرِ كار آمد، اكثريت توليدكنندگان ايراني از جمله مديران توليدي در صنعت قندوشكر شادمان و خرسند شدند كه آندسته از مديران ناكارآمد كه روزگار را سياه كرده بودند از بدنه سازمانها و نهادهاي دولتي و پيرامون مديران ارشد پراكنده خواهند شد.
رويدادهاي اخير در صنعت قندوشكر مثل اعلام ديرهنگام قيمت توافقي براي شكر، اجازه دادن به واردات با نرخهاي ارزان ارز، تحتفشار قراردادن توليد داخلي با عرضههاي مخرب از سوي برخي نهادها اين پرسش را ايجاد كرده است كه آيا چيزي عوض نميشود؟
چند روز پيش بود كه جناب آقاي محمدرضا نعمتزاده وزير محترم صنعت، معدن و تجارت ناگهان با ادبيات شبيه به ادبيات دولتهاي قبلي از مقايسههاي غيرمنطقي نام برد و معلوم شد كه ذهنسازان هنوز پابرجا هستند. درحاليكه خدمات و انگيزههاي اين وزير محترم نسبت به حمايت از توليد داخلي در صنعت از سالها پيش در كانونتوجه جدي فعالان صنعت ايران بوده و هست، اين اظهارنظرها شگفتيساز شدند. آيا مقايسه كردن صنعت قندوشكر ايران با همتاهاي خارجي بهلحاظ پايهاي و عناصر تشكيلدهنده قيمت تمامشده در محيط درون صنعت و محيط ملي كارشناسانه است؟
وقتي دولت براي واردات شكر نرخ ارز را بر اساس ارز مبادلهاي قرار ميدهد كه دستكم 20 تا 25 درصد بهطور متوسط ارزانتر از نرخ ارز در بازار آزاد است، و از آنسو كارخانههاي قند براي خريد تجهيزات و ماشينآلات، بذور و مواد موردنياز بايستي از ارز آزاد استفاده نمايند، آيا اين مقايسه مبناي علمي و منطقي دارد؟ توليدكنندگان قندوشكر در ايراني توليد ميكنند كه نرخ تورم آن در سال 1391 و 1392 به 45 و 35 درصد رسيده بود كه چندين برابر نرخ تورم جهاني بوده است.
توليدكنندگان ايراني در فضايي كار ميكنند كه دولت براي تسكين دردهاي چغندركاران زحمتكش از جيب كارخانهها خرج كرده و قيمتهاي خريد تضميني چغندر كه 65 درصد قيمت تمام شده كارخانهها را تشكيل ميدهد را گران ميكند و نظر تشكلها را نميپرسد. توليدكنندگان شكر در جايي فعاليت ميكنند كه از صنعت خودرو با نرخهاي تعرفه تا حد 60 تا 100 درصد حمايت ميشود اما از نرخ تعرفه كارشناسي واردات شكر اجتناب ميشود و.... بهنظر ميرسد جناب آقاي نعمتزاده كه نسبت به زاد و رشد صنعت داخلي توجه حمايتگرانه نيرومندي دارد ميتواند با استفاده از نظرات متخصصان غيردولتي نوعي افزايش اطلاعات را تجربه كند.
در شرايطي كه توليد چغندر در سالجاري زراعي رشد شتابان را تجربه كرده است و افزايش ضريب خودكفايي به مرزهاي خوب ميرسد، ذهنيتسازي مديران ارشد بار ديگر در دستور كار يك عده خاص قرار گرفته و قصد دارند با اعلام ارقام غيرواقعي، تحليلهاي غيركارشناسي و نادرست، توليد داخلي را بار ديگر زمينگير كنند.
مديران صنعت قندوشكر هوشيار و پُركار باشند تا اين وسوسه تازه نيز شرايط رشد را نيابد.
انسان موجودي است كه مقايسهگري را دوست دارد و همواره علاقهمند بوده است كه پديدههاي گوناگون را كه در پيرامونش قرار دارند با همتاهاي آنها مقايسه كند. بهطور مثال انسان قد، وزن، شكل و لباس و پوشاك خود را در هر سن و مقطعي از عمر خود با قد، وزن، شكل و لباس دوست، همكار، همبازي و همكلاس خود مقايسه ميكند و از اين مقايسههاست كه حركت و جنبش برميخيزد. اين مقايسهگري در ذات و نفس خود مقولهاي شريف و ارزشمند است كه اگر در شرايط مناسب و سالم انجام و فرجام يابد به رقابت و پيشرفت منجر ميشود. اما مقايسه كردن آداب و آيين عرفي، كارشناس و مبنايي دارد و بهقول منطقيون بايد عناصر مقايسهشونده تجانس داشته باشند و گزارهها و پايههاي عناصر تشكيلدهنده مقايسه را بتوان با معيارهاي كارشناسي در يك ظرف قرار داد. مقايسهگري در فعاليتهاي اقتصادي ميان سرزمينها و ملتها و جامعهها و در درون هر جامعه نيز يك كار منطقي و عقلايي است و البته بايد مبناي منطقي و كارشناسي داشته باشد. اما اين مقايسهگري كه ذات شريف و پيشبرندهاي دارد بعضي اوقات با نيتهاي ناسالم و با انگيزههاي بازدارنده ترقي عمومي و بهنفع يك گروه خاص ممكن است انجام يابد كه بايد شناسايي و معرفي شوند. بهطور مثال چندسال پيش بود كه مقايسه ميان «قيمت تمامشده توليد داخلي شكر» و «قيمت تمامشده شكر وارداتي» در دستوركار يك گروه كوچك از مديران مياني قرار گرفت و از همينجا بود كه پايههاي انحرافي در ذهن مقامهاي ارشد دولتهاي نهم و دهم پديدار شد. اين گروه از مديران كه اكنون معلوم ميشود چه بر سر اقتصاد اين مرز و بوم آوردهاند بدون لحاظ كردن شاخصهاي مهمي مثل دستوري يا آزاد بودن سازوكارهاي اقتصادي ايران و كشورهاي صادركننده شكر به ايران، مقايسه نرخ تورم ايران و كشورهاي يادشده و متوسط ميانگين تورم جهاني، آزاد يا حبس بودن نرخ ارزهاي معتبر، ميزان حمايتهاي پيدا و پنهان كشورها از توليد شكر با ايران و... ذهنها را بازي ميدادند. اينگونه شد كه ناگهان داستان تلخ شكر در سال 1385 پديدار و صنعت قديمي شكر به ته دره مرگ نزديك شد. پايداري مديران و صاحبان و سهامداران كارخانههاي قند از يكسو و استواري برخي مديران و نمايندگان مجلس از طرف ديگر شكر را از دره مرگ نجات داد و آينده آن را روشن كرد.
وقتي دولت يازدهم بر سرِ كار آمد، اكثريت توليدكنندگان ايراني از جمله مديران توليدي در صنعت قندوشكر شادمان و خرسند شدند كه آندسته از مديران ناكارآمد كه روزگار را سياه كرده بودند از بدنه سازمانها و نهادهاي دولتي و پيرامون مديران ارشد پراكنده خواهند شد.
رويدادهاي اخير در صنعت قندوشكر مثل اعلام ديرهنگام قيمت توافقي براي شكر، اجازه دادن به واردات با نرخهاي ارزان ارز، تحتفشار قراردادن توليد داخلي با عرضههاي مخرب از سوي برخي نهادها اين پرسش را ايجاد كرده است كه آيا چيزي عوض نميشود؟
چند روز پيش بود كه جناب آقاي محمدرضا نعمتزاده وزير محترم صنعت، معدن و تجارت ناگهان با ادبيات شبيه به ادبيات دولتهاي قبلي از مقايسههاي غيرمنطقي نام برد و معلوم شد كه ذهنسازان هنوز پابرجا هستند. درحاليكه خدمات و انگيزههاي اين وزير محترم نسبت به حمايت از توليد داخلي در صنعت از سالها پيش در كانونتوجه جدي فعالان صنعت ايران بوده و هست، اين اظهارنظرها شگفتيساز شدند. آيا مقايسه كردن صنعت قندوشكر ايران با همتاهاي خارجي بهلحاظ پايهاي و عناصر تشكيلدهنده قيمت تمامشده در محيط درون صنعت و محيط ملي كارشناسانه است؟
وقتي دولت براي واردات شكر نرخ ارز را بر اساس ارز مبادلهاي قرار ميدهد كه دستكم 20 تا 25 درصد بهطور متوسط ارزانتر از نرخ ارز در بازار آزاد است، و از آنسو كارخانههاي قند براي خريد تجهيزات و ماشينآلات، بذور و مواد موردنياز بايستي از ارز آزاد استفاده نمايند، آيا اين مقايسه مبناي علمي و منطقي دارد؟ توليدكنندگان قندوشكر در ايراني توليد ميكنند كه نرخ تورم آن در سال 1391 و 1392 به 45 و 35 درصد رسيده بود كه چندين برابر نرخ تورم جهاني بوده است.
توليدكنندگان ايراني در فضايي كار ميكنند كه دولت براي تسكين دردهاي چغندركاران زحمتكش از جيب كارخانهها خرج كرده و قيمتهاي خريد تضميني چغندر كه 65 درصد قيمت تمام شده كارخانهها را تشكيل ميدهد را گران ميكند و نظر تشكلها را نميپرسد. توليدكنندگان شكر در جايي فعاليت ميكنند كه از صنعت خودرو با نرخهاي تعرفه تا حد 60 تا 100 درصد حمايت ميشود اما از نرخ تعرفه كارشناسي واردات شكر اجتناب ميشود و.... بهنظر ميرسد جناب آقاي نعمتزاده كه نسبت به زاد و رشد صنعت داخلي توجه حمايتگرانه نيرومندي دارد ميتواند با استفاده از نظرات متخصصان غيردولتي نوعي افزايش اطلاعات را تجربه كند.
در شرايطي كه توليد چغندر در سالجاري زراعي رشد شتابان را تجربه كرده است و افزايش ضريب خودكفايي به مرزهاي خوب ميرسد، ذهنيتسازي مديران ارشد بار ديگر در دستور كار يك عده خاص قرار گرفته و قصد دارند با اعلام ارقام غيرواقعي، تحليلهاي غيركارشناسي و نادرست، توليد داخلي را بار ديگر زمينگير كنند.
مديران صنعت قندوشكر هوشيار و پُركار باشند تا اين وسوسه تازه نيز شرايط رشد را نيابد.
نظر شما