محمدرضا جمشیدی
سرانجام پس از کش و قوس فراوان مهندس محمود حجتی از مجموع 288 رأی ماخوذه موفق شد با 164 رأی موافق و 94 رأی مخالف بهعنوان وزیر جهادکشاورزی دولت دوازدهم از مجلس رأی اعتماد بگیرد.
این شرایط در حالی رقم خورد که در دوره گذشته حجتی موفق شده بود از مجموع 284 رأی 177 رأی موافق را به خود اختصاص دهد که به نوعی این کاهش تعداد رأی موافق او از خانه ملت هرچند که چندان زیاد نباشد، اما بهدلیل دفاع تمام قد رییس جمهور از او حاوی پیامهای بسیاری میتواند باشد.
1- از نظر نمایندگان مجلس عملکرد حجتی در دولت اصلاحات موفقتر از دولت تدبیر و امید بوده است، چرا که وقتی به ترکیب مجلس نهم به نسبت مقایسه با مجلس دهم دقت میکنیم متوجه میشویم که بافت آن مجلس اصولگراتر از مجلس دهم بوده است و نکته حایز اهمیت این بوده که با وجود آنکه حجتی 8 سال دور از وزارتخانه بوده از مجلس اصولگراتر رأی بیشتری گرفته است.
2- در میان وزرای پیشنهادی رییس جمهور روحانی دو نفر سبقه اصلاحطلبی بیشتری داشتند یکی بیطرف که رأی اعتماد نگرفت و دیگری حجتی که برخلاف پیشبینیها تعداد آرای مجلسیان به وی کمتر از انتظار بود.
از اینرو شاید بتوان اینگونه استنباط کرد که مجلس دهم به کابینه دولت دوازدهم با دغدغههای جناحی بیشتری نسبت به مجلس گذشته که شمار اصولگرایان بیشتری را در خود جای داده بود آرای خود را دادهاند.
3- نکته حایز اهمیت دیگر اینکه هرچقدر حجتی دردولت یازدهم با مخالفت کمتری روبهرو بود در این دوره بهرغم تائید و حمایت سران قوا اما با جریانی غیرمحسوس روبهرو بود که بخشی از خاستگاه آن از حزب نزدیک به روحانی برخاسته بود و از چند ماه قبل به برجستهکردن برخی نارساییهای موجود در بخش کشاورزی میپرداخت.
یعنی بهعبارتی میتوان اینگونه نتیجهگیری کرد که محمود حجتی هرچند برای حضور در دولت دوازدهم از مقبولیت عام برخوردار بود، اما از سوی برخی جریانها تخصصی و یا سیاسی نیز مورد نقد قرار داشت که شاید بتوان برخی تلاشها که اتفاقاً از جانب نزدیکان رییسجمهور روحانی صورت میگرفت را بیتأثیر در ریزش آرای این دوره او ندانست.
حال در چنین فضایی محمود حجتی بهعنوان پرسابقهترین وزیر جهادکشاورزی برای بار چهارم به کابینه راه یافت، وزیری که اینبار هم چون دفعات قبل از ابتدا تمایل چندانی به حضور نداشت، اما سرانجام این وزیر سختکوش که از شاگرد اولهای اجرای اقتصاد مقاومتی در دولت یازدهم نیز بود بار دیگر سکاندار بخش کشاورزی شده است.
اما پرسشی که این روزها به ذهن کارشناسان و فعالان بخش کشاورزی بیش از هر زمان دیگر خطور میکند اینکه آیا حجتی قصد دارد مدیریت بخش کشاورزی را همانند 4 سال گذشته ادامه دهد و کماکان امور را با دایره محدودی از مدیران فعلی اداره کند و یا اینکه با ترمیم یکی دو معاونت و گستردن دایره مدیران خود قصد دارد اینبار از همه ظرفیتهای کارشناسی بخش کشاورزی بهره ببرد.
در اینکه محمود حجتی در زمره مدیران لایق و سختکوش دولت یازدهم قرار داشت هیچ شکی وجود ندارد و حتی اینکه وقتی در ارایه برنامههایش در مجلس به اسناد بالادستی با اولویت اقتصاد مقاومتی تأکید میکند هم هیچگونه تردیدی نمیتوان به خود راه داد، اما مهمتر از همه بهنظر میرسد اینبار حجتی با تجربه و اشراف کاملتر برنامهای ارایه داده که در حد جزوه و تاریخ مصرف روز رأی اعتماد نباشد و پشت درهای تأمین اعتبار معطل نمیماند.
اما امروز سه پرسش اساسی از محمود حجتی دولت دوازدهم در افکار عمومی بخش کشاورزی مطرح است که اگر او بتواند در 4 سال آینده تنها پاسخ این پرسشها را بدهد بیتردید از همین حالا باید او را یکی از موفقترین وزرای کابینه دوازدهم بنامیم.
1- یکی از آفتهایی که از دیرباز بر روی کشاورزی کشور سایه افکنده حاکم بودن نگاه سنتی و اقتصاد معیشتی این بخش بوده است و در ادوار مختلف هم تأکید مدیران منجر به تغییر رویکرد حاکم در این بخش نشده است، بهرغم برنامه جامعی که وزیر جهادکشاورزی به مجلس ارایه کرده بهنظر میرسد کماکان این نقصان پاشنه آشیل کشاورزی باشد، و باید دیگر سکاندار بخش کشاورزی چه برنامههایی برای زدودن این نارسایی تاریخی دارد؟
2- نگاه حمایت تأمین اجتماعی گونه در بخش کشاورزی بیش از سه دهه است که مانع هرگونه بالندگی در کشور شده و متأسفانه بهدلیل ضعف سرمایهگذاری تاریخی در کشاورزی امروز قیمت تمام شده بالا که ناشی از همان دیدگاه سنتی در کشاورزی است نه تنها دست این بخش را در بازار جهانی کوتاهتر از ظرفیتهایش کرده، بلکه بهعنوان نمونه در چند محصول نظیر شیرخام، گندم و... صنایع بالادستی بخش را با مشکلات عدیدهای مواجه ساخته است.
سیاستگزاران کشاورزی در طول سه دهه گذشته با تمهیداتی نظیر خرید تضمینی و حمایت یارانهای این کشاورزان را سرپا نگاه داشتهاند، پرسش مطرح امروز این است که حجتی برای کاهش قیمت تمام شده و صنایع غذایی که نقش پررنگی در ارتقای ارزش افزوده کشاورزی برعهده دارند، چه تمهیداتی اندیشیده است؟
3- یکی از انتقادات بزرگی که از چند ماه قبل پیرامون محمود حجتی در محافل سیاسی و اقتصادی مطرح و بهرغم قابلیتهای مدیریتی بالای او محل بحث بوده، دلبستگی خاص وزیر جهادکشاورزی به چند ده مدیر مورد اعتماد و امتحان پس داده نزدیک خود است، همانهایی که در دولتهای گذشته هم زمام امور کشاورزی در دستان آنها بود، هرچند تنی چند از این مدیران لایق و بیبدیل هستند و طبیعی است هر وزیری باید با مدیران مورداعتماد خود کار کند، اما پرسش اساسی که این روزها مطرح است اینکه محمود حجتی آیا در دولت دوازدهم از همه ابزارهای کارشناسی و مدیریتی بخش کشاورزی استفاده خواهد کرد و یا به سیاق پیشین باز هم مدیران امتحان پس داده عصای دست او خواهند شد؟
نظر شما